نوشته شده توسط : My Dear

 فقر



ميخواهم  بگويم ......

فقر  همه جا سر ميكشد .......

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني  هم  نيست ......

فقر، چيزي را  "نداشتن" است، ولي، آن چيز پول نيست... طلا و غذا
نيست ...

فقر ،  همان گرد و خاكي است كه بر كتاب‌هاي فروش نرفته يك كتابفروشي مي‌نشيند...

فقر،  تيغه‌هاي برنده ماشين بازيافت است،‌ كه روزنامه‌هاي برگشتي را
خرد مي‌كند...

فقر، كتيبه سه هزار ساله‌اي است كه روي آن يادگاري نوشته‌اند ...

فقر، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته مي‌شود ...

فقر،  همه جا سر مي‌كشد ...

فقر ، شب را "بي غذا" سر كردن نيست...

 

                  فقر، روز را  "بي انديشه" سر كردن است

 

 

 

دكتر شريعتي



:: برچسب‌ها: دكتر شريعتي , فقر ,
:: بازدید از این مطلب : 328
|
امتیاز مطلب : 118
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد